مجنون ليلي
گله مي کرد ز مجنون ليلي
که شده رابطه مان ايميلي
حيف از آن رابطه ي انساني
که چنين شد که خودت ميداني
ادامه مطلب
დآنتی بوގ დ დდდდهمون آبدار خونه جهنمی خودمونდდდდ
|
||||||||||||||||||
|
محل درج آگهی و تبلیغات مجنون ليلي گله مي کرد ز مجنون ليلي حيف از آن رابطه ي انساني ادامه مطلب شدم با چت اسیر و مبتلایش / شبا پیغام می دادم از برایش به من می گفت هیجده ساله هستم / تو اسمت را بگو، من هاله هستم ادامه مطلب
دیگه دارم کم کم ریپ میزنم مثل ماشینهای تصادفی شدم اگه همینطوری پیش بره باید برم زیر دست اراقچی قلبمم به روغن سوزی افتاده پدرعشق بسوزه معلم ریاضی : ادامه مطلب
به جای ((اولا د)) بگویید:تسلی دل و آزار جان
به جای ((پراید))بگویید :ژیان تحت ویندوز به جای((توالت)) بگویید:زور خانه انفرادی به جای((خواب)) بگویید:عیش بی نوایان به جای ((دکمه)) بگویید:بستنی به جای((دماغ)) بگویید:نفس کش به جای((دیسکت)) بگویید:عشق تو جیبی به جای((سزارین)) بگویید:فنی زاده به جای((سیم خاردار)) بگویید:دیوار تابستانی لطفابعد ازایکه این نوشته رو خوندیدحتما نظربدیدچون میخوام اشکال نوشته ام رو متوجه بشم.
او:انسان فهمیده به مسائل آسون نمیگه مشکل. من:ولی همین مسئله های کوچک هستن که کم کم جمع میشوندوپشتت رو خم میکنن. او:نه اشتباه میکنی,مسئله ها هرچقدرهم که جمع بشن اعمالی مثل تفریق,تقسیم وجذرهم وجوددارن! من:اما این اعمال تاوقتی سازنده مسئله ها اعدادطبیعی باشن سبب کاهش رقم میشن. او:درسته,چون اعدادغیرطبیعی همان "نمی توانم "هاهستند!!!!! لطفابانظاراتتون منو ازاشکالاتم آگاه کنید
چقدراعدادرویک به یک برات شمردم؟ چقدرتموم علمم روبرات قدم زدم؟ چقدررمان ها نوشتم ؟ تااحساسم روبرات توصیف کنم. حالا اینه رسمش؟ حالا بایدشاهدنابودی اتم اتم وجودم باشم؟ باشه! ولی بدون تورو هم با خودم ذره ذره میکنم! 2باجناق به نام کافی ونعمت سوار1خرشدند. نعمت گفت:اگه 1خردیگه بودکافی بود....! کافی گفت:همین هم که هست نعمته...!!!!!! درسرودن این طنزاز طنزدیگری به نوشته "سهیل شریفی "الهام گرفته ام
لطفانظربدید امتحان آسونه پاسخا کوتاهن به ادامه مطلب برید..... ادامه مطلب دانشجوی حقوق : با اینکه همیشه شاهد اعمال دانشجویان است ولی هیچوقت و در هیچ دادگاهی علیه آنان شهادت نمی دهد! ادامه مطلب |
<-PollItems->
Alternative content دریافت كد ساعت
دخترونه![]() |