یه روزیکی بهش گفت زندگیم هستی واونِ ساده ی احمق باورکرد((مثه اینکه خربفهمه داره یونجه میخوره!))....
اون یکی توی آشناییشون فقط دست داد ولی اون همه زندگیشو دادبرای دوستی دوستیشون...
დآنتی بوގ დ დდდდهمون آبدار خونه جهنمی خودمونდდდდ
|
||||||||||||||||||
|
محل درج آگهی و تبلیغات
داستان خرویونجه(عاشقونه(؟))
یه روزیکی بهش گفت زندگیم هستی واونِ ساده ی احمق باورکرد((مثه اینکه خربفهمه داره یونجه میخوره!)).... اون یکی توی آشناییشون فقط دست داد ولی اون همه زندگیشو دادبرای دوستی دوستیشون... درمقابل خواسته های اون یکی ازجونش استفاده میکردوتازه به این حرف من رسید«گاه بادویدن برای رسیدن به کسی,نفسی برای موندن کنارش باقی نمی مونه»...
اون همونی بودکه به اون یکی می گفت خاطرات تلخت روفراموش کن وخودش خاطرات تلخشو اونقدرقشنگ تغییر میدادوتعریف می کردکه اون یکی روامیدوارترازروزقبل ببینه ....
حالا اون یکی به خریونجه فهمیده میگه بروبابا....
خره عین ابربهارداره گریه می کنه وکسی نیست بهش بگه هیچ یونجه ای(پسر)ارزش اشک تورونداره ...... نوشته شده در تاريخ شنبه 3 فروردين 1387برچسب:نظرشمادرباره عشق,عشق ازنظرآدمای مختلف,
توسط ஒஐیاسیஐஒ
یاسی:به نظرمن عشق مثه سرماوتاریکی وجودخارجی نداره چون نه میشه اندازه گیریش کرد,ونه دربارش آزمایشی اجام داد؛وهمونطورکه درنبودگرما,سرماوجودداره,ودرنبودنور,تاریکی؛درنبودتنفرهم عشق وجودداره........... شماهم نظرتونوبگید!!!
دیگه دارم کم کم ریپ میزنم مثل ماشینهای تصادفی شدم اگه همینطوری پیش بره باید برم زیر دست اراقچی قلبمم به روغن سوزی افتاده پدرعشق بسوزه معلم ریاضی : ادامه مطلب |
<-PollItems->
Alternative content دریافت كد ساعت
دخترونه![]() |